جدول جو
جدول جو

معنی تذروی کردن - جستجوی لغت در جدول جو

تذروی کردن
(شِ کُ تَ)
برفتار خوش تذرو خرامیدن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(هََ رَ)
متابعت کردن. اقتدار کردن. اقتفا کردن. اقتراء. اقتیاف. تمصر. تقیل. ائتمام، بدنبال چیزی پیوستن. اتباع. متابعت. احتذاء. تتبع. تقلید. تباعه. اثف. تأسی کردن. تسنن. تشیع. تعاقب. استقراء. تقسس. استتباع، پیروی کردن خواستن. استنشاء، تتبع اخبار کردن. قفو، قفوّ، قوف، قفر، پیروی کردن و در پی کسی رفتن. امتثال، پیروی کردن طریقۀ کسی را و تجاوز نکردن از وی. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(وَرْءْ)
پیروی کردن. تابعیت کردن. متابعت. (تاج المصادر بیهقی) (منتهی الارب). تبع. اتباع. اتبّاع. تباعه. اقتداء. اقتفاء. مساتله: استتباع، پس روی کردن خواستن. تباع، پس روی عمل کسی کردن. تتابع، پس روی کردن با یکدیگر. تکاتع، پس روی کردن با یکدیگر. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(بَ گِ رِ تَ)
حکومت کردن. فرمانروایی کردن. سلطنت کردن:
عقل وقتی خسروی می کرد در ملک وجود
باز چون فرهاد عاشق بر لب شیرین اوست.
سعدی (طیبات)
لغت نامه دهخدا
تصویری از پیروی کردن
تصویر پیروی کردن
متابعت کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبری کردن
تصویر تبری کردن
بیزاری جستن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترقی کردن
تصویر ترقی کردن
بدرجات عالی رسیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
قتل سیاسی با اسلحه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیروی کردن
تصویر پیروی کردن
((~. کَ دَ))
اقتدا کردن، متابعت کردن
فرهنگ فارسی معین
اشاعه دادن، رواج دادن، متداول ساختن
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
للترويج
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
Assassinate
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
Promote
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
promouvoir
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
terfi ettirmek
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
убивать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
فروغ دینا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
প্রচার করা
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
kuhamasisha
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
לקדם
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
승진시키다
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
昇進する
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
बढ़ावा देना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
mempromosikan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
ส่งเสริม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
promoten
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
promover
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
promuovere
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
promover
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
促进
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
promować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
просувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
fördern
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ترویج کردن
تصویر ترویج کردن
продвигать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ترور کردن
تصویر ترور کردن
ermorden
دیکشنری فارسی به آلمانی